امتحان شبکه رو دادیم رَف ، استرس قبلش خیلی بیشتر اَع استرس حینش و بعدش بود !
استاد ح. طبق روال همیشگیش حتی امتحانم به هیچ جاش حساب نکرد !
من امتحان تربیت بدنی رو نرفتم که نتیجش شد ، جر و بحث با سپی و سگ لرزه زدن از ساعت
دو تا چهار و نیم بعد از ظهر تو چهارراه ملک !
و گرفته شدن پاچه ام توسط دختر آگین ! ( سگ وحشیِ بیریخت ایکبیریش تافی ! )
سپی بدجور سرما خورده ، صداش در نمیاد .
منم اَع دیشب تا همین یه ساعت پیش خواب بودم ...!
اِبی زارت زارت کلاس چپونده تو طول هفته !
که کلاسای عقب افتاده رو برسونه و پرونده این ترمُ ببنده .
در حال حاضر حالم اَع اغلب چیزا بهم میخوره :/
ولی چیز تازه ای نی !
پنجشنبه شاید عروس دومادُ بدعوتیم خونمون ! ( مَنیج و محیُ میگم )
خیلی خستم ...
خیلی ...
دیگه اینکه یه ماهی میشه سمت بنسای نرفتیم ...
و دیگر هیچ .
شایدم یه سری چیزا از قلم افتاده باشه ...
در هر صورت !
حافظم تا همینجاشو جواب داد ...
تامام .